می خواهم برایتان بگویم از دختری که حالش خوب نیست ولی هیچکس نمی داند جز من!! دختری که در تهران زندگی می کند. تهرانی که ادعا از سر و روی آدم هایش می بارد و صحبت فرهنگ و شعور که می شود ، از نصف آدم هایش بوی گند بلند می شود

می خواهم از دختری بگویم که حالا ۶ سال و خورده ای است که خبر دارد پدرش به مادرش خیانت کرده و با زنی در ارتباط است. باورتان بشود یا نه او حتی عکس آنها را کنارهم دیده است.

خانوم محترمی که پایت را در زندگی خانواده ای خوشبخت گذاشتی ، هیچ فکر کردی چه بر سر آنها آوردی؟؟

هیچ فکر کردی که وقتی در خیابان های این شهر دست در دست آن به ظاهر مرد قدم برمیداری ، آن دختر چه زجری می کشد؟ اما تو را هم زیاد نمی شود سرزنش کردالبته اگر دلبری نمی کردی و عشوه های بی جا نمی آمدی آن مرد حالا با تو نبود.!

اما صحبت من با توستپدر خانواده که از هر تکان خوردنی دخترانت را محروم کردی.حالا خودت که در منجلاب فرو رفته ای چه حرفی داری برای گفتن؟؟

به خیانت چه می گویی؟ عشق؟؟

.

پ.ن : لطف کنین نپرسین در مورد کیه.! فرقی هم داره مگه؟ اصل موضوع خیانته.دیگه چه فرقی داره در مورد کیه!!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها